در یك نشست مطرح شد؛

احیای اهلیت از نان شب مهم تر است

احیای اهلیت از نان شب مهم تر است به گزارش کاراموند، سی و یکمین نشست مستندهای ایرانشناسی با نمایش مستند می برد تا به کجا به کارگردانی پیروز کلانتری برگزار گردید.



به گزارش کاراموند به نقل از روابط عمومی انجمن مستندسازان سینمای ایران، سی و یکمین نشست مستندهای ایرانشناسی روز پنجشنبه ۲۶ مهر به همت انجمن مستندسازان سینمای ایران و انجمن اشا در سالن نظام پزشکی کرج با نمایش مستند «می برد تا به کجا» به کارگردانی پیروز کلانتری برگزار گردید.
پس از نمایش مستند «می برد تا به کجا» نشست نقد و بررسی این اثر با حضور پیروز کلانتری و سیدمحمد بهشتی به میزبانی زاگرس زند برگزار گردید.
در ابتدای این نشست سیدمحمد بهشتی اظهار نمود: به نظر من چند نکته قابل توجه وجود دارد که به آنها اشاره می کنم. ما در سینمای بلند داستانی اشخاصی را داریم که فیلمسازان فرهیخته ای هستند و فیلمهای خوبی ساخته اند ولی اکثریت فیلمسازان ما نیستند. به این معنا که اگر همه فیلمسازان را جمع نماییم تعداد کسانیکه فیلم هایشان حرفی برای گفتن دارد، زیاد نیست ولی این مورد را در زمینه سینمای مستند این گونه نمی بینیم. به عبارتی سینمای مستند مظهر فرهیخته ای سینمایی است و آقای کلانتری به این بخش از سینما تعلق دارند. من همه فیلم هایشان را ندیده ام ولی چند فیلمی که از ایشان دیدم حرف من را تأیید می کند که با یکی از فیلمسازان فرهیخته و دردمند و دغدغه مند ایران روبرو می باشیم و به عبارتی میتوان اظهار داشت که کارفرمای فیلمهای آقای کلانتری دل ایشان است.
بهشتی اظهار داشت: فیلم هایی که من از آقای کلانتری دیدم، بخصوص همین فیلم «می برد تا به کجا» نشاندهنده اینست که آنتن های آقای کلانتری به چیزی حساس است که در میان فیلمسازان مستند کسانیکه چنین حساسیت هایی دارند خیلی کم است و آن هم چیزی است که من آنرا تحت عنوان اهلیت یاد می کنم. مبحث فیلم ایشان در رابطه با اهلیت است؛ اهلیت یک نحو، معرفت و شناخت است و یک مشخصه دارد و آن اینست که وجودی است. هر کسی اهل هر چیزی یا جایی می شود نسبتش با آن چیز این گونه است که گویا او ادامه وجود آن چیز است. برای نمونه یاد کیهان کلهر و کمانچه می افتم؛ نسبت او و کمانچه نسبت اهلیت است و وقتی کمانچه می نوازد این دو را نمی توان از هم جدا کرد. نسبت بین خانم های خانه با خانه هم همچنین است، خانه ادامه وجود آنها و آنها ادامه خانه هستند. اهلیت از جنس شعور است.
وی اضافه کرد: من همیشه بر این نکته تاکید دارم که ما مبتلا به اختلال در اهلیت شده ایم، مثل سازی که از کوک خارج شده، این ساز را دور نمی اندازند و باردیگر کوک می کنند. ما یا به گوش کوک نیاز داریم یا به ساز کوک و در فیلم «می برد تا به کجا» در رابطه با گوش و ساز کوک صحبت می شود و این یکی از کارهای بزرگی است که باید صورت گیرد و هرکسی در رشته خودش باید به دنبال گوش و ساز کوک بگردد تا ساز وجود خودش را کوک کند و فرقی نمی کند که در چه رشته ای هستید؛ حتی پزشکان ما هم باید اختلال در اهلیت خودشان را اصلاح کنند چون که همه ما با این مشکل مواجه هستیم.
رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی در ادامه بیان نمود: در وهله اول ما باید متقاعد شویم که با اختلال در اهلیت مواجه هستیم که فیلم آقای کلانتری این کار را با ما می کند تا ما یک اهل را ببینیم و تمنای رفع اختلال در اهلیت در ما بیدار شود و به صرافت کوک کردن ساز وجود خودمان بیوفتیم. هوش مصنوعی، متاورس و… مشکل گشای ما نیستند، سرزمین ایران نخستین سرزمینی در جهان است که در آن یکجانشینی اتفاق افتاده و تا امروز تداوم داشته و هم اکنون این یکجانشینی به مخاطره افتاده است. ما در همین ۷۰ سال زخم هایی را به سرزمینمان زده ایم که مثل همدان احتیاج به ۸۰۰ سال برای بازسازی آن داریم. تا سال ۱۳۳۵ در شهر های ایران به صورت مختلف خانه های مجلل داشتیم، این خانواده ها و خاندان های ثروتمند از محل نفت و گاز ثروتمند نمی شدند بلکه از راه صنعت و تجارت به ثروت می رسیدند و امروز نمی توان یک ثروتمند پیدا کرد که از پول نفت ثروتمند نشده باشد. پول نفت در همه وجود ما تزریق شده و ما از راه همین پول زنده ایم و این اختلال در اهلیت است.
بهشتی تاکید کرد: اهلیت در سرزمین ما بقای ما را تضمین می نماید و از تهدیدات ما را دور می کند. بزرگ ترین ثروت ما ایران بودن ایران بود. ایرانی بودن ایرانی آنقدر مهم بوده که چندین بار سرزمینمان توسط بیگانگان اشغال شده ولی همه نظام دیوانی متشکل از ایرانی ها بود چون جز ایرانی کسی نمی تواند ایران را اداره کند. به عقیده من کاری که آقای کلانتری کردند، کارستان است، احیای اهلیت از نان شب برای ما مهم تر است. ما بر سر یک دو راهی قرار گرفته ایم؛ یا باردیگر اهل سرزمینمان شویم یا بمیریم.
در ادامه این نشست پیروز کلانتری در رابطه با علل شروع مستندسازی اش از دهه ۱۳۶۰ و انتخاب مهدی آگاه برای ساخت مستند «می برد تا به کجا» اظهار داشت: دهه ۱۳۸۰ بیشتر در تهران کار کردم و دهه ۱۳۹۰ بیشترین کارهایی که ساختم در نواحی حاشیه کویر بود. برخلاف نگاهی که به سینمای مستند وجود دارد که فیلمساز به شکلی کارگذار یا واسط انتقال دانش از جایی به مخاطبان است من از اواخر دهه ۱۳۷۰ به این نتیجه رسیدم که فیلم می تواند به دغدغه های شخصی و وجودی فیلمساز گره بخورد و او می تواند مسائلش را مستقیم تر بعنوان پرسش ها، رویکردها و ارجاعاتی که نوعی طلب گفتگو و رابطه با بیرون از خودش است، بیان کند که البته این گفت وگومی تواند فیزیکی هم نباشد.
وی اضافه کرد: به نظر می آید که جیب ما مستندسازها باید همیشه پر از موضوع، ایده و رابطه باشد. سال ۷۶ که انجمن مستندسازان را تأسیس کردیم عنوان آنرا انجمن کارگردان های مستند نگذاشتیم و از عنوان مستندسازان استفاده کردیم چون مستندساز مدام باید در رابطه باشد و اتصالش را حفظ کند. پژوهش را بعنوان شروع کار مستند قبول ندارم، شروع مستند از اتصال طلبی داشتن و ایده است و پژوهش حول آن ایده گردش پیدا می کند و این طور نیست که شما هر چه بیشتر بدانید فیلم بهتری خواهید ساخت.
این مستندساز در ادامه تاکید کرد: مستندساز باید پرسش ها و طلب های بسیاری داشته باشد تا در مناسبت ها و نسبت ها و حتی در ارتباط با سفارش ها به اثرش برسد. خیلی از فیلمهای من با سفارش ساخته شده اند اما سفارش ها را به جهانی از خود تبدیل نموده ام.
در ادامه این نشست محمد بهشتی ضمن اشاره به این که در نظام برنامه ریزی کشور پرداختن به زمینه هیچ جایگاهی ندارد، خاطرنشان کرد: ما از زمان رضاشاه که دولت مدرن تشکیل شده تا امروز، دیگر زمینه سرزمینمان را نمی شناسیم و فقط زمین را می شناسیم. در دشت تهران در زمان شاه طهماسب صفوی که تشیع حاکم شد، حرم حضرت عبدالعظیم مهم شده است و شاه صفوی می خواهد هر از گاهی به زیارت بیاید. بنابراین به دنبال یک جای خوش آب و هوا برای اقامت شاه صفوی بودند و یکی از همین روستاهای اطراف را به شهر تبدیل می کنند که این شهر تهران نام دارد. در دشت تهران دو گسل بزرگ وجود دارد که یکی گسل نیاوران و دیگری گسل کهریزک است و هفت دره هم وجود دارد که از درون آن سیل جاری می شود و این دو تهدید بزرگ تهران است اما تهران دوره طهماسبی از هر دو تهدید مصون است چون که دورترین فاصله را به گسل ها و مسیل ها دارد.
وی اضافه کرد: در دوره ناصرالدین شاه شهر تهران را گسترش می دهند. آخرین زلزله بزرگی که در تهران آمده در ارتباط با دوره مظفرالدین شاه است اما هیچ گزارشی از تخریب در تهران نشده و همه گزارشات در ارتباط با روستاها بوده است. ما تا سال ۱۳۴۰ زمین دشت تهران را نمی شناختیم و نمی دانستیم جای گسل ها کجا هستند در صورتی که بعد از آن ما سازمان زمین شناسی، سازمان ژئوفیزیک و… داریم که وضعیت زلزله را روزانه مانیتور می کنند. ما زمین تهران را خیلی خوب می شناسیم ولی زمینه تهران را نمی شناسیم و از همان دهه ۴۰ که این سازمان ها تشکیل شدند تهران گسترش پیدا کرده و ما این شهر را دقیقا در منطقه یک، دو، سه و چهار روی گسل نیاوران و در پیشانی مسیل ها گسترش دادیم. این به این معنا است که ما سواد داریم اما شعور نداریم و مبتلا به اختلال در اهلیت شده ایم.
در ادامه این نشست کلانتری در رابطه با تاثیر آثار مستند بر شکل گیری جریانی برای در جهت رواج ایران شناسی اظهار داشت: من جدا از فیلمسازی به سینمای مستندمان هم فکر می کنم. من به شکل پاگیری و جاگیری سینمای مستند در کشورمان نقد دارم و بدبین هستم به نظر من این سینما خوب پیش نرفته است که البته این مورد نیازمند بحث مفصلی است و سال هاست که هیچ امیدی به آینده سینمای مستند ندارم. بدبینی شدید من اساساً به هنر ایران است، ما هر چه جلوتر آمدیم زایش و ملات این هنر فروکش کرده است. ما با دو هنر نخبگانی و رانتی مواجه هستیم. نخبگانی یا الیت به معنای جریانی است که بستر اجتماعی و تعامل با جامعه را از دست داده است و میتوان عنوان هنر گلخانه ای هم برایش تعیین کرد.
کارگردان مستند «در خیابان های ناتمام «تأکید کرد: اگر امیدی به سینمای مستند دارم این امید در جوانانی است که اتفاقاً در دو دهه اخیر نسبت ها، باور و اتصال خودشان را به آن چه که مدیریت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… نام می گذارند قطع کرده اند و این می تواند بستر و زمینه ای باشد که یک قدرت بیافریند. من به اقلیت های فعالی که به وابستگی ها تن نمی دهند و مسیرهای جدیدی را طی می کنند امیدوار هستم و به نقش خانواده ها در شکل گیری فرهنگ فرزندانشان هم امید دارم. من به یک نوزایی بدون اتصال به صدمه ها و بیراهه ها امیدوارم.
این نشست با پرسش حضار از میهمانان ادامه پیدا کرد.


منبع:

1403/07/29
09:02:50
5.0 / 5
19
تگهای مطلب: ایران , جشن , سینما , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۴
karamond.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاراموند محفوظ است

كاراموند



برند کاراموند لاکچری