یك نوازنده موسیقی ایرانی:
سال هاست از راه کنسرت امرار معاش نمی کنیم!
به گزارش کاراموند سهیل کاکاوند ـ نوازنده تار ـ که مدتی پیش در سری اجراهای آنلاین «ماه و نوا» به روی صحنه رفته بود، درباره حس و حال تجربه حضور در کنسرتهای مجازی چنین اظهار داشت: در اولین تجربه کنسرت آنلاینم با همراهی گروه بزرگ تری به سرپرستی استاد علی اصغر عربشاهی (نوازنده تار) به روی صحنه رفتیم. در آن زمان متوجه شدم که حضور تماشاگر خیلی می تواند روی احوالاتی که نوازنده حین اجرا دارد، اثر داشته باشد. وقتی که سالن خالی است این مسئله تا حدی متفاوت می شود؛ یعنی نمی توان انرژی خاصی از محیط و فضای سالن دریافت کرد، هنرمند تنها است و ارتباط حسی بین شنونده و نوازنده برقرار نمی گردد.
این هنرمند در ادامه صحبت هایش درباره دومین تجربه کنسرتهای مجازی بدون تماشاگر به ایسنا توضیح داد: در اجرای دوم متوجه شدم که شاید بتوان این خلأ را به شکلی در ارتباط بین نوازنده ها پوشش داد. اگر نوازنده ها بتوانند در تمرین ها با هم ارتباط حسی و هنری برقرار کنند، وقتی زمان اجرای اصلی برسد، به سبب آنکه این ارتباط زمینه قوی ای دارد موجب می شود، روی صحنه، اجرائی را به نمایش بگذارند که از نظر حس و حال به آن چیزی که در حضور مخاطب اجرا می شود، نزدیک است.
این هنرمند در توضیح این مساله به اجرای اخیر خود اشاره نمود و اظهار داشت: در اجرای اخیر به همراه دو تن از دوستانم همچون مسعود آزین نوازنده تار (که در یک اثر آواز را هم عهده دار بود) و علی عابدین نوازنده سنتور که از دوره تحصیل در هنرستان موسیقی با هم بزرگ شده ایم، حضور داشتم. قبل از تمرین اصلا نمی دانستیم باید چه چیزی را اجرا نماییم و بیشتر قطعات حین تمرین ها و به شکل گروهی ساخته شد. نحوه شکل گیری کارها، ارتباط حسی را بین ما بیشتر کرد؛ چون وقتی بصورت گروهی یک اثر هنری را خلق می کنید باید توانایی کنار آمدن با ایده ها و نظرهای دیگران را داشته باشید و این مساله ای بود که در تمرین های ما وجود داشت. در نتیجه سه اثر در حین تمرین ها ساخته شد و دو قطعه ی دیگر را پیش تر ساخته بودم که در تمرین ها تنظیم مجددی روی آنها صورت گرفت.
او درباره مدت زمانی که برای تمرین در اختیار داشتند، بیان کرد: زمان ما بسیار کم بود و هر روز که فرصتی بود تا تمرینی داشته باشیم آنرا از دست نمی دادیم. اوایل خرداد ماه قرار اجرا را گذاشتیم و اوایل تیر به روی صحنه رفتیم.
همین طور از این هنرمند سوال کردیم که بحران کرونا و کم شدن اجراها و کنسرت ها از لحاظ مالی تا چه حد بر کار او بعنوان یک فعال موسیقی ایرانی اثرگذار بوده است؟ پاسخ داد: درآمد بوسیله کنسرت برای نوازنده حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی، نواحی یا کلاسیک غربی سال هاست که تبدیل به رویا شده است. مسئله ای که حالا وجود دارد این است که غالبا نوازنده ها منبع درآمد اصلی شان آموزش است و عده ای علاوه بر آن، به ضبط و مشارکت در ساخت آثار موسیقایی نیز می پردازند. البته تعدادی از موسیقیدان ها به ساخت ساز نیز می پردازند که بطور معمول و قاعدتا سازندگان ساز نوازندگان حرفه ای نیستند که بتوانند اجرای حرفه ای داشته باشند. ولی این که بخواهیم از راه این موسیقی و فقط اجرا، امرار معاش داشته باشیم، امری است که سال ها است برای ما میسر نبوده و به دوره کرونا محدود نمی گردد.
او توضیح داد: علت این امر این است که برنامه منظمی برای اجرای بیشتر نوازندگان حوزه های مختلف موسیقی وجود ندارد؛ بطورمثال اگر بخواهیم همین اجراهای آنلاین را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که فردی مانند خود من آخرین بار سال قبل به روی صحنه رفته و حدودا یک سال هیچ اجرائی نداشته. این وضعیت برای اغلب دوستان و آشنایانم به همین صورت بوده است.
«از آنجایی که خیلی از نوازندگان موسیقی ایرانی به تدریس می پردازند، این سوال در ذهن متبادر می شود که آیا برای این تعداد استاد متقاضی کافی وجود دارد که بتوانند بوسیله تدریس گذران زندگی داشته باشند؟»
کاکاوند اظهار داشت: شاید فضاهای مجازی مانند اینستاگرام، یوتیوب، یا شنیدن صدای ساز از رادیو و تلویزیون توانسته تا حدی خانواده ها را مجاب کند که حضور موسیقی در زندگی می تواند مفید باشد. همین طور زمانی که خانواده ها از طرق مختلف می بینند که حضور موسیقی در زندگی خانواده های خارج از ایران چه جایگاه مهمی دارد، تصمیم می گیرند که آموزش موسیقی در خانواده شان جریان داشته باشد. البته گاهی اوقات علت این که خانواده ها فرزندانشان را به کلاس موسیقی می فرستند، این است که نیاز خودرا نسبت به یادگیری موسیقی برآورده کنند؛ برای اینکه در دوران جوانی و نوجوانی که قصد یادگیری موسیقی را داشته اند بطور معمول منع شده اند و در آن برهه، موسیقی کار خیلی باارزشی تلقی نمی شده است. به همین جهت بسیاری از والدین یادگیری موسیقی را همانند یک عقده فروخورده به فرزندشان تحمیل می کنند در صورتیکه خیلی وقت ها شاید فرزندشان چندان تمایلی به موسیقی نداشته باشند.
این نوازنده تار افزود: از طرفی گاهی افراد در سنین بالاتر هم به سبب آنکه در کودکی یا نوجوانی نتوانسته اند موسیقی را فرا بگیرند، حالا که مستقل شده اند برای یادگیری آن به کلاس می آیند و هر کدام به اندازه توان خود یاد می گیرند. حال در این بین عده ای هستند که چون از کودکی در خانواده خود موسیقی خوب گوش داده و حافظه شنیداری خوبی دارند می توانند در کلاس های ساز موفق واقع شوند. ولی در نسل جدید چون بطور معمول موسیقی خوبی در سطح جامعه شنیده نمی گردد و شاید حتی دیگر کیفیت هنری موسیقی مورد توجه آنها نباشد، گاهی دیده می شود افراد در دریافت نکات ساده موسیقی هم درمی مانند و یادگیری برایشان خیلی دشوار است.
او اشاره کرد: به هر حال تقاضا برای یادگیری موسیقی هست، ولی این که بگوییم برای همه شاگرد هست و همه می توانند به آسانی از این راه زندگی کنند، درست نیست. گاهی حضور فعال در اینستاگرام یا کار در آموزشگاهی معتبر می تواند شاگردهایی به همراه داشته باشد ولی برای خیلی ها نیز درآمد و تعداد شاگرد آنقدر کم است که باید کار دیگری در کنار تدریس داشته باشند.
در آخر نظر او را درباره برگزاری کنسرت خیابانی در شرایطی که شاید تا مدت ها امکان بازگشت به سالن ها فراهم نباشد را جویا شدیم؟ اظهار نمود: اگر زیرساخت ها فراهم باشد و از نظر دولتی حمایت صورت گیرد و تمام امکانات فنی مورد نیاز مهیا شود، اساسا بیشتر هنرمندان موافق خواهند بود.
منبع: كاراموند
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب