چالش های مدیریت در سینمای مستند از نبود توجه به بازاریابی تا نگاه تبلیغاتی به جشنواره ها
به گزارش کاراموند، یک مستندساز در یادداشتی عنوان نمود که سینمای مستند ایران پتانسیل های بالایی برای رشد و تحول دارد اما ضعف در مدیریت و اولویت دهی به منافع شخصی و گروهی مانعی جدی بر سر راه آن است.
به گزارش کاراموند به نقل از مهر، مرتضی پایه شناس مستندساز و رئیس هیأت مدیره انجمن مستندسازان در یادداشتی چالش های مدیریت در سینمای مستند را مورد واکاوی قرار داده و از زوایای مختلفی چون ضعف در برنامه ریزی راهبردی، نبود شفافیت در بودجه بندی و تخصیص منابع، نگاه تبلیغاتی به جشنواره ها، کم توجهی به مستندسازان مستقل و جوان، نبود توجه به بازاریابی و توزیع آثار مستند و … به این مسائل پرداخته است. در این یادداشت آمده است: «چالش های مدیریت در سینمای مستند ایران سینمای مستند بعنوان یکی از پایه های اصلی فرهنگ و هنر، نقشی بی بدیل در بازتاب حقیقت ها و مسائل اجتماعی ایفا می کند. مدیریت مراکز و جشنواره های در رابطه با سینمای مستند وظیفه ای خطیر است که نیازمند نگاه راهبردی، شفافیت و درک عمیق از اهمیت این هنر است. بااین حال، نگاهی به عملکرد مدیران و سیاستگذاران حوزه سینمای مستند در سالهای اخیر نشان میدهد که چالش های جدی در این زمینه وجود دارد. این چالش ها نه تنها به سبب ضعف در تصمیم گیری، بلکه به سبب اولویت دادن به منافع شخصی و گروهی به جای منافع جمعی و فرهنگی شکل گرفته است.
۱. ضعف در برنامه ریزی راهبردی مدیریت سینمای مستند نیازمند برنامه ریزی دقیق و هدفمند برای ارتقای سطح تولیدات و گسترش دسترسی مخاطبان است. اما خیلی از مدیران، به جای تدوین برنامه های بلندمدت، صرفا به اجرای طرح های کوتاه مدت و نمایشی بسنده کرده اند. این رویکرد سبب شده است که تولیدات مستند به جای رشد کیفی، درگیر روندی کمی شوند و آثار بی کیفیت بیشتری تولید شوند. برخی جشنواره ها به جای پشتیبانی از مستندسازان مستقل، به نمایش آثاری پرداخته اند که صرفا اهداف تبلیغاتی یا سفارشی را دنبال می کنند. این امر نه تنها به بی اعتمادی میان مستندسازان و مدیران دامن زده، بلکه مخاطبان را هم از این عرصه دور کرده است. ۲. عدم شفافیت در بودجه بندی و تخصیص منابع یکی از مهم ترین مشکلات، نبود شفافیت در نحوه تخصیص منابع مالی است. بودجه هایی که باید صرف تولید مستندهای با کیفیت و پشتیبانی از مستندسازان نوپا شود، گاهی به پروژه هایی اختصاص می یابد که نه از نظر فرهنگی اهمیت دارند و نه مورد استقبال مخاطبان قرار می گیرند. در بعضی موارد، جشنواره ها و مراکز فرهنگی، بودجه های کلانی را صرف برگزاری رویدادهایی می کنند که خروجی ملموسی ندارند. این در حالیست که مستندسازان برای تولید آثار خود با کمبود جدی منابع مالی روبه رو هستند. نبود گزارش دهی شفاف در این مورد، شائبه وجود رانت و سواستفاده از منابع عمومی را افزایش داده است. ۳. نگاه تبلیغاتی به جشنواره ها جشنواره های سینمای مستند باید محلی برای نمایش آثار نوآورانه و اثرگذار باشند اما خیلی از جشنواره ها به جای تمرکز بر کیفیت، بیشتر به جنبه های تبلیغاتی ارگان های دولتی اهمیت می دهند. این مساله سبب می شود تا اهداف اصلی جشنواره ها که همان تقویت سینمای مستند و کشف استعدادهای جدید است، نادیده گرفته شود. انتخاب آثار در جشنواره ها گاهی نه بر مبنای کیفیت، بلکه بر مبنای روابط و لابی های پشت صحنه صورت می گیرد. این مساله بشدت به اعتماد عمومی به جشنواره ها صدمه زده است. از طرف دیگر، تمرکز بیش از اندازه بر موضوعات خاص یا سیاست گذاری محدودکننده، سبب تضعیف نگاه های متنوع و خلاقانه در این حوزه شده است. ۴. حرفه ای شدن داوری جشنواره ها یکی از صدمه های جدی در مدیریت سینمای مستند، حضور مداوم گروه محدودی از داوران در جشنواره های مختلف است. این افراد که گویا شغل شان تنها داوری جشنواره هاست، به سبب دیدگاه های تکراری و محدود خود، مانع از بروز نگاه های متنوع و نوآورانه در سینمای مستند می شوند. چنین وضعیتی سبب تقویت یک نوع نگاه خاص و محدود در این حوزه شده و از رشد جریان های متفاوت جلوگیری می کند. این تمرکزگرایی، نه تنها به عدالت داوری صدمه می زند بلکه فرصت حضور نسل جدیدی از منتقدان و داوران را هم از بین می برد. ۵. اولویت منافع شخصی و گروهی بر منافع سینمای مستند یکی از انتقادات اصلی به برخی مدیران، استفاده از موقعیت شغلی خود برای پیشبرد منافع شخصی یا گروهی است. به جای این که این افراد برای رشد سینمای مستند تلاش کنند، از قدرت و منابع در اختیار برای ایجاد شبکه های نفوذ و لابی گری استفاده می نمایند. بعضی از مدیران، پروژه ها یا آثاری را حمایت می کنند که ارتباط مستقیمی با منافع شخصی یا گروهی آنها دارد. این رویکرد، روحیه خلاقیت و رقابت سالم را در بین مستندسازان کاهش داده و فضایی انحصاری به وجود آورده است. ۶. کم توجهی به مستندسازان مستقل و جوان پشتیبانی از مستندسازان مستقل و جوان باید یکی از اولویت های اصلی هر مرکز یا جشنواره سینمایی باشد. اما در عمل، خیلی از این مراکز بیشتر به مستندسازان شناخته شده یا پروژه های پرهزینه توجه دارند و مستندسازان جوان اغلب نادیده گرفته می شوند. برخی مستندسازان جوان به سبب کمبود منابع یا عدم دسترسی به مدیران، مجبور به ترک عرصه می شوند یا آثار خویش را در خارج از کشور به نمایش می گذارند. این مهاجرت هنری به سبب نبود حمایت های داخلی، از دست دادن استعدادهای درخشان را به دنبال دارد.
۷. نبود توجه به بازاریابی و توزیع آثار مستند یکی دیگر از معضلات مدیریت سینمای مستند، کم توجهی به بازارسازی و توزیع آثار مستند است. خیلی از آثار با کیفیت تولید شده، به سبب نبود برنامه ریزی برای توزیع و نمایش، در بایگانی ها باقی می مانند و هیچگاه به مخاطبان نمی رسند. در صورتیکه پلت فرم های دیجیتال می توانند فرصتی بی نظیر برای نمایش آثار مستند باشند، خیلی از مدیران از این ظرفیت استفاده نمی کنند و آثار تولیدشده بدون هیچ استراتژی مشخصی عرضه می شوند. همچنین، نبود هم افزایی بین مستندسازان و نهادهای پخش، یکی دیگر از عواملی است که سبب عدم دسترسی به بازارهای داخلی و خارجی شده است. طراحی سیستم های حمایتی برای توزیع و تبلیغ آثار مستند می تواند به شکوفایی این عرصه کمک شایانی کند. نتیجه گیری سینمای مستند ایران پتانسیل های بالایی برای رشد و تحول دارد، اما ضعف در مدیریت و اولویت دهی به منافع شخصی و گروهی، مانعی جدی بر سر راه آن است. جشنواره ها و مراکز مرتبط باید با تمرکز بر شفافیت، پشتیبانی از مستندسازان مستقل و تدوین استراتژی های بلندمدت، مسیر جدیدی برای ارتقای این هنر گران قدر ایجاد کنند. تنها در این صورت است که سینمای مستند می تواند جایگاه واقعی خویش را در جامعه بازیابد و بعنوان ابزاری قدرتمند برای انعکاس حقیقت ها عمل کند.»
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب