یك دیدگاه بر چالش اكران در سینما

یك دیدگاه بر چالش اكران در سینما به گزارش كاراموند یك كارشناس حوزه سینما معتقد است: الگوی اكران در سینمای ایران به شدت كهنه، سنتی و قدیمی و فاقد فناوری نوین و نگاه های روز است.


یزدان عشیری در ادامه نوشتاری كه در اختیار ایسنا گذاشته نوشته است: « چرخه اكران در همه این سالها و ماه ها یكی از سرفصل های مهم تصمیم گیری و بستر بحث و مناقشات در محافل سینمایی بوده و همواره است. دلیلش روشن است. «عدم توازن در تولید و زیرساخت ها».
ظرفیت سینماهای ما گنجایش این حجم از تولید بیرویه را ندارند. به خاطر همین همیشه سر صف اكران و جاگیری دعواست. عادت هم كردیم دست به اصلاح ساختار نزنیم و این كشمكش های تكراری و دنباله دار همچنان ادامه داشته باشد. از این رئیس سازمان تا رئیس بعدی. فرقی هم نمی كند دوره مهندس باشد یا دكتر. در بر همان پاشنه می چرخد.
به نظرم باید بازبینی اساسی روی تولید در سینمای ایران صورت بگیرد. انتظار می رفت با آمدن دكتر انتظامی با عنایت به سابقه مدیریتیاش افق های تازه یی باز شود ولی ظاهراً اقای انتظامی در «محاق» اطرافیان واقع شده اند.
چالش اكران ریشه در چند بخش دارد. محتوای فیلم ها و عدم تنوع ژانر، ساختار كهنه و سنتی اكران و محدودیت زیرساخت ها. بر مبنای آمار سالانه، بین ۷۰ تا ۱۵۰ فیلم در سینمای ایران تولید می شود. با احتساب مشاركت بخش های خصوصی و دولتی و خصولتی و سرمایه گذاری مستقیم تهیه كننده، كارگردان و بازیگر و … میلیاردها تومان صرف تولید این حجم از آثار در سال می شود.
از میان این آثار كمتر از ۴۰ درصد شانس اكران دارند و بیش تر آنها در حسرت اكران می مانند. با یك حساب سرانگشتی، با عنایت به سرنوشتی كه خیلی از این آثار پیدا می كنند عملاً میلیارد تومان از سرمایه سینما دور ریخته می شود.
نكته قابل تامل، فرایندهای روی پرده سینماست. موجی از اثاری شبیه به هم با مضامین مشابه و بازیگران تكراری. فقط ضریب قوت و ضعف این اثار متفاوت می باشد اما اغلب آنها با چاشنی طنز، هجو، اشارات و كنایه های جنسی، شوخی های فیزیكی و ادا و اطوارهای سبك و مسخره و … به سراغ تماشاگر می روند.
اضافه بر آن، كورس گذاری و رقابت فراگیری است كه از جانب فیلمسازان برای تولید آثاری از این دست وجود دارد. بماند كه پشت پرده بسیاری از این آثار كه بعضاً، گیشه های پر رونقی هم داشتهاند، سرمایه های مشكوك و پول های كثیف وجود دارد. این روند تا كی و به كجا ختم می شود؟ اساساً، نقطه پایانی برای این جریان پیشبینی شده است؟
ریشه این بحران و وخامت اوضاع به فقدان استراتژی هدفمند برای نیازسازی و ذائقه سازی از جانب سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر می گردد. شاهد وضعیت بغرنج رهاشدگی مدیریت و مهندسی تولید در سینما هستیم.
نگاهی به سینمای غرب نشان داده است كه افق تولید فیلم و سریال بر مبنای نیازها و اولویتها صورت می گیرد. متولیان سینمایی و مسئلان متاسفانه، متوجه سینما نقش و جایگاه كاركردی كلان و فراگیر این رسانه نافذ و جریان ساز نیستند. سینمای غرب به صورت مشخص در ادوار مختلف بر مبنای تئوریهای مشخص حركت كرده است. در مقطعی به تاریخ سازی برای آمریكای بی تاریخ پرداخته كه به آن نیاز داشت، در دوره یی بر روی اماده سازی افكار عمومی برای جنگ با ژاپن و آلمان و رویدادهای پیرامونی آن، در دوره جنگ سرد بر روی برجسته سازی سبك زندگی غربی و جامعه سرمایه داری و زیبا نشان دادن آن برای ایجاد حسرت و آرزو در بلوك شرق كار شده كه موفق هم بودهاند و در سالهای اخیر بر روی تخریب چهره اسلام و مسلمانان با روایت سازی جعلی و عرضه تصویر دروغین از تروریسم.
سینمای ایران اما فاقد نظریه و استراتژی مشخص است. افق ندارد. تولیداتش در خدمت منافع ملی نیستند. ازاین رو، سینمایی داریم كه فعال نیست و به شدت، منفعل است و در سال های اخیر در چنبره روزمرگی و گیشه دست و پا می زند. یكی از مهم ترین دلیل برای چالش اكران و عدم رغبت مخاطب با سینما همین عرصه محصولات مامربوط با دغدغده ها و دردهای جامعه است.
سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز دارد تا كارگروهی متشكل از روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان و اساتید رسانه بر روی نیازها و اولویت های اجتماعی رصد و مطالعه نمایند و در جدولی نیازهای سال سینمایی كشور را به صورت كلان اعلام نمایند.
سینما شاخص توسعه و پیشرفت هر كشوری است. جامعه شناسان كشورها را بر مبنای نرخ مطالعه، تعداد مخاطبان سینماها و سینماروها، تعداد سالن های سینما و پراكنش آن ارزیابی می كنند. طبق استانداردهای جهانی برای هر ۱۰ هزار نفر یك سالن سینما لازم است. در ایران این رقم برای هر ۲۶۰ تا ۳۰۰ هزار نفر است. از جانب دیگر، بیشتر از ۱۰۸۰ شهر فاقد سینما هستند و فقط ۶۰ تا ۷۰ شهر سینما دارند. ۲۵ میلیون شهر نشین دسترسی به سینما ندارند كه با احتساب روستاها این امار به ۴۶ میلیون نفر می رسد. وزیر ارشاد هم اخیراً گفتند ۸۸ درصد مردم به سینما نمی روند. شاخص سالانه سینما رفتن در ایران به صورت متوسط ۰/۳ است یعنی به صورت متوسط هر ایرانی هر ده سال سه بار به سینما می رود. شاید، باورش سخت باشد بیشترین جمعیت شهری استان تهران دسترسی به سینما ندارند. بر عكس استان قم كه همگی دسترسی دارند. البته با این وجود بیشترین تعداد سالن ها یعنی ۱۱۰ سالن در تهران واقع شدهاند و استان هایی داریم كه اصلاً سینما ندارند. سیستان و بلوچستان، كهكیلویه و بویر احمد و خراسان شمالی.
با این چشم انداز غم انگیز، امار تولیدات سینمایی ما بعضاً سالی بیشتر از ۱۰۰ تا ۱۵۰ عنوان فیلم است و تعداد كل سالنهای سینمایی ما دور و بر ۴۰۰ سالن. در تركیه ۷۰ تا ۱۰۰ عنوان فیلم تولید میشود در حالیكه ۲ هزار و ۳۵۶ سالن سینما دارد و ۵۷ میلیون تماشاگر در سال. كشور امارات با یك میلیون جمعیت، ۳۰۰ سالن سینما دارد. كره جنوبی با ۴۸ میلیون جمعیت ۳۰۰۰ سالن سینما دارد. سال قبل ۲۰۵ میلیون نفر در كره به سالن سینما رفته اند، یعنی به طور میانگین هر كره ای حدود سه و نیم بار در سال.
چرا یك عزم ملی برای توسعه زیرساخت ها در كشور فراهم نمیشود. البته نهادی مثل حوزه هنری به تنهایی از راه بهمن سبز طی دو سال قبل حدود ۴۰ سالن سینما و پردیس سینمایی را ایجاد و احیاء كرده است آن هم در شهرستانها آیا وقت آن نرسیده به جای جشنواره های زاید سینمایی، شوراهای مختلف و ناكارامد، بروكراسی های پیچیده، صرف هزینه ها و ریخت و پاش های بی ثمر، رضایت تراشی برای اطرافیان و دوستان به هر قیمت و … با ایجاد انقلابی در محتوای فیلمهای سینمایی و نگاه سخت گیرانه تر و كیفی تر، نهضتی در زمینه سینماسازی و توسعه زیرساخت ها ایجاد كنیم؟





منبع:

1398/04/28
11:28:46
5.0 / 5
4929
تگهای مطلب: استاندارد , بازیگر , بحران , تهیه كننده
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳
karamond.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاراموند محفوظ است

كاراموند



برند کاراموند لاکچری